عشقه مامان بلاخره دندون در آورد
شیلام شیلام
صد تا شیلام
دیروز ظهر وقتی از اداره رفتم خونه مامانم گفت خانومی مشتلق بده تا یه خبر خوبی بهت بگم
منم که خیلی کنجکاو شده بودم صد تا چیز رو پرسیدم اما عقلم به این نرسید که این روزا منتظر
دندون در آوردن گل پسرم بودم .
میدیدم چند روزی میشه خیلی بد اخلاق شده و حوصله نداره
با خودم میگفتم این دفعه هم مثل دفعات قبل سره کاریم و از دندونه عشقه مامان خبری نیست
اما وقتی با دستم لثه هاش رو لمس کردم دیدم که بلــــــــــــه یه دندون سفید و کوچولو سر زده بیرون
حالا خیلی خیلی خوشحالم
آدرین جونم ، عشقه مهربونم ، پسره صبورم بهت تبریگ میگم
ای کاش درک میکردی چقد واسه بزرگ شدنت خوشحالم
الان دوست دارم به تمام دنیا این خبر رو اعلام کنم
که خدا رو شکر پسرم اولین دندونش رو در آورد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی